اکنون که نقشههاي رلوس وار برملا شده و ديوها آزادند تا امپراتوري را به ويراني بکشانند، تحقق پيشگوييهاي کهن و پايان دنيا از هر زماني نزديکتر است.
کيهرين براي خريدن زمان بيشتر براي بشريت بايد پادشاه ونه مانول را مجاب کند آئيني باستاني را به جا بياورد که جاودانگي اين نژاد را خواهددستود، ولي ونههايي هستند که براي ممانعت از اجراي اين آئين دست به هرکاري خواهند زد. حتي قتل پيامآور.
بدتر اينکه کيهرين بايد با اين احتمال هولناک کنار بيايد که ارتباطش با وول کاروث، پادشاه ديوها هر لحظه قدرتمندتر ميشود.
وقتي خود کيهرين ممکن است به بزرگترين تهديد براي همه بدل شود، چطور ميتواند به نجات دنيا اميد داشته باشد؟