جسد زوج جواني در ساحل صخـرهاي خليج هاكاتادر جزيرهي کيوشو پيدا ميشود. جنازههايشان که منظم و آرام کنار يکديگر قرار گرفته و همينطور مقاديري از سيانيد در اطرافشان نشان از «خودکشي عشقي» دارد، به همين دليل پليس فوکوئوکا به سرعت پرونده را مختومه اعلام ميکند. در اين ميان بازرس باتجربه محلي، جوتارو توريگاي کاملاً متقاعد نشده اسـت. اين زوج هردو بـايک قطار از توکيو آمدهاند، اما مرد، کنيچي ساياماکه يکي از مقامات وزارت اسـت، پنج روز به تنهايي درهتلي بـه انتظـاريک تماس تلفني ميماند، سپس بـا عجله از آنجا خارج ميشود و چمداني را جا ميگذارد. نقاط مبهم زيادي در اين پرونده هست که با خطوط منطق به هم وصل نميشوند. آيا رسوايي فسـادي بـزرگ در وزارتخانه با مرگ سامايا مرتبط است؟ چه کسي ميتواند چنين دسيسـهي به ظاهر بيعيب و نقصي را بر اساس همزماني کامل تصور کند؟