«تاريخ رو هميشه فاتحين نوشته ان. چيزي از حقيقت و عدالت درش نيست. نژاد کلتوئي به نژاد از جنگويان مغرور بوده. به ضرر ماست که اون ها همون طوري بمون پس فرهنگشون رو بدنام مي کنيم و هر چيزي رو که نتونيم آلوده کنيم ، مال خود مي کنيم.»
بزرگترين وحشت کاناوار به واقعيت انجاميده است. دشمن بيگانه، سرزمين کلتوئي را تصرف کرده وتاراج فرهنگ ريگانتي را دارد. اما اين دشمن نه از شهر استون که نژاد جنگجو و خونريزوار است. وارها به سرزمين کلتوئي يورش آورده و با آتش زدن روستاها و کشتن زنان و کودکان ايلياتي، موفق به در هم شکستن مقاومت اين قوم و فتح سرزمين شان شده اند.
کتاب سوم ريگانت به شرح حال ريگانتي ها در زماني مي پردازد که سال ها از سلطه ي دشمن مي گذرد اما روح قهرماني و پهلواني هنوز از ميان مردم رخت برنبسته است.