پروفسور هنري کانکلين،باستان شناس معروف،پس از کشف ويرانه هاي يک شهر قديمي اينکاها در کوهستان هاي آند؛يک موميايي پانصد ساله عجيب پيدا مي کند که طي بررسي بيشتر همراه دکتر جوآن انگل،مشخص مي شود متعلق به يک کشيش اسپانيايي بوده و نبايد آنجا باشد.عجيب تر اينکه جمجه اين موميايي با فلزي طلايي پر شده که خواص فوق العاده عجيبي دارد.
دراين بين سام،برادرزاده پروفسور و تعدادي از دانشجويان مستقر در کمپ تحقاتي محل اکتشاف،يک مقبره پنهاني پر از گنج يافته و بطور اتفاقي راهي مخفي به دهکده اي پيدا مي کنند که ساکنين آن نه تنها ادعا مي کنند بازماندگان اينکاها هستند،بلکه خود اينکاهاي بنيانگذار امپراتوري مي باشند و بيش از چهارصد سال در آن منطقه زندگي کرده اند.اما راز اين حيات جاودان چيست و چه ارتباطي با کشيش موميايي شده پيدا مي کند؟آيا ممکن است اين تمدن گمشده و اسرار باستاني آنها تهديدي براي زمين و ساکنانش باشد؟
پروفسور کانکلين،دکتر جوآن انگل،سام و دانشجويان گرفتار شده،هر کدام به نوعي با خطر مرگ مواجه بوده و بايد از اين مهلکه جان سالم به در ببرند و دنيا را از اين فلز عجيب و شيطاني نجات دهند.