چارلي وقتي به قلعه فيرفکس ميرود با خانوادهاي از اشباح آشنا ميشود که خيلي غمگينند، ولي مجبورند بر خلاف ميلشان نمايشهاي شاد برگزار کنند و آواز بخوانند و اين موضوع چارلي را برآن ميدارد که کمکشان کند.
آيا قهرمان قصهي ما ميتواند اشباح را نجات دهد؟
آيا ميتواند جايي آرام برايشان پيدا کند؟