فلسفه در پنجاه و دو قصه. براي نمايش و توضيح موضوعات کليدي که فلسفه هميشه آنان را مورد سئوال قرار داده است، ارمانو بنچيونگا يک زبان غير معمول را انتخاب کرده است: زبان قصه. از آن در 1991 يکي از بديعترين و موفقيت آميزترين کتب نشر فلسفي ايتاليا زاده شد، فلسفه در سي و دو قصه، متعاقبا گسترش داده و تبديل به فلسفه در چهل و دو قصه شد. در اين نشر جديد فيلسوف ايتاليائي ده حکايت ديگر به آن ميافزايد و باز ميگردد تا براي ما از دنيائئ بگويد که در آن چهار ميخواهد مفرد باشد، اشياء قيام ميکنند، مدارس چيزهاي غلط را آموزش ميدهند و دو قلوئي که مجبورند يک صورت واحد را رد و بدل کنند. حال همينطور بر ميخوريم به تقويمهايي ظاهرأ بيهوده ولي قادر به سنجيدن زمان روح و مدادهايي که اصرار دارند آنچه را که ميخواهند ترسيم کنند....در اين جهان، جادو در چشمان آن کس که مينگرد نهفته است، در شگفتي مداوم آن کس که چيزها را با بيگناهي يک کودک مشاهده ميکند، آنکس که خوش دارد از خود بپرسد «چرا» با دانستن اينکه هر پاسخ در خود پرسش تازهاي را پنهان ميکند. زيرا بهراستي از احساس شگفتي، و مجذوبيتي که کودکان به قصهها گوش فرا ميدهند است، که انديشه فلسفي زاده ميشود.
ارمانو بنچيونگا (کالابريا 1950)، پروفسور فلسفه در دانشگاه کاليفورنيا (آيروين)، و مو لف مقالات کثير منطق، فلسفه زبان و تاريخ فلسفه است. مدير نشريه بينالمللي «توپوي» و با روزنامه ايتاليائي «لا ستامپا» همکاري دارد. در ميان آخرين نوشتههاي او اشاره داريم به: انقلاب بدون آينده (2003)، منطق عشق (2007)، انديشه به مثابه استيل (2008)، و فلسفه به مثابه وسيله آزادگي ( 2010). براي انتشارات موندادوري تاليف کرده: حرفهائي که به حساب ميآيند (2004)، دو آمريکا (2005)، اثبات خدا (2009) و حرفهاي رايج (2010).
مولف مجموعه اشعار: جامههاي کثيف (2000)، يک عشق چهار پولي (2006) و غبار و باران (2010).