زمستان، بهار، تابستان، پاييز. مرگ، فصل پنجم است. و قطعيترينشان.
ضربالمثل قطبي
جميسين در روايت داستان با ضمير دوم شخص، ضمن دعوت خواننده به ايفاي نقش، تمايز اثري را وعده ميدهد که همزمان که جادوست و خارق عادت، يادآور زمينههاي حي و حاضر زندگي اين روزهاي جهانيان است. حکايتي که با خلق دقيق شخصيتها و جهان حاکم بر گذشته، حال و آينده آنها، دنيايي را تصوير ميکشد که در آن هنوز کساني هستند که بايد براي کسب احترامي که حق طبيعي ديگران است، بجنگند.
فصل پنجم در رثاي رهايي از پيشفرضهاي نژادي است. لطفاً شما هم پيش از شروع کتاب، الگوهاي ذهني خود را کنار بگذاريد و خود را به جريان تازه دنياي تصوير شده جميسين بسپاريد.