قرنهاست که گورمنگاست، قلعهاي سترگ به وسعت کلانترين کلانشهرها، منزلگاه و مسند حکمراني خاندان اشرافيِ گرون است و جايگاه برپايي آدابورسومِ مقدس و ناميرا و البته نامتعارفشان – از مراسم دوسالانهي حک کردن شکل ماهِ نيمه پشت قفسهي زرادخانه با خنجري آييني گرفته تا لگدمال کردن سفرهي صبحانهي خورده نشده. اما همزمان با به دنيا آمدن جديدترين عضو خاندان و هفتاد و هفتمين لردِ گورمنگاست، تيتوس، نمايشي به غايت غريبتر – و از بد روزگار، شومتر - به روي صحنهي سايهپوشِ قلعه ميرود: استيرپايک، شاگردآشپزي جوان و جاهطلب که از بيگاري در مطبخِ معظم به تنگ آمده و تاب تحمل زندگي زير سايهي سهمگينِ سلطانِ ميگسارِ مطبخ، سرآشپز کوهپيکر و کجرفتارِ قلعه، سوئلتر را از کف داده است، عزم جزم ميکند تا به هر قيمت از آن دوزخ زميني بگريزد و با چنگ زدن به هر دستاويز ممکن راهش را به سمت ستيغِ سلسلهمراتب سازمانيِ آن سامان باز کند؛ خواه اين دستاويزْ سنگي بيرونزده از ديوار باشد، خواه باز کردن باب آشنايي با پزشکِ خيرخواه و خلوضعِ خاندان، دکتر پروناسکوالر و خواه...
تيتوس گرون معروفترين اثر مروين پيک، نويسندهي بريتانيايي و نخستين کتاب از مجموعهي گوتيکِ گورمنگاست است که براي نخستين بار در سال 1946 ميلادي به چاپ رسيد. فضاي تيرهوتار و در عين حال طنزآلودِ داستان يادآور آثار تيم برتون، کارگردان معروف آمريکايي است – آثاري همچون ادوارد دستقيچي و کابوس قبل از کريسمس - با اين تفاوت که در گورمنگاست، آنچه به تخيل خواننده تلنگر ميزند نه موجودات و وقايع ماوراءالطبيعه، بلکه توصيفات بديع و اغراقآميز و شاعرانه از امور اينجهاني و اغلب پيشپاافتاده است. در سال 2000 ميلادي سريالي بر اساس دو قسمت اول اين مجموعه توسط شبکهي تلويزيوني بيبيسي و با بازي کريستوفر لي، هنرپيشهي شهير بريتانيايي، ساخته شد و به روي آنتن رفت.